مسجد امیرالمومنین دامغان

به وبلاگ مسجد امیرالمومنین دامغان خوش آمدید

مسجد امیرالمومنین دامغان

به وبلاگ مسجد امیرالمومنین دامغان خوش آمدید

(15)

* جوان واحترام بزرگترها *

عن الصادق ( علیه السلام )  عن آبائه( علیهم السلام ) قال:

جاء رجلان إلى النبی ( صلى الله علیه وآله ) شیخ وشاب فتکلم الشاب قبل الشیخ  فقال النبی ( صلى الله علیه وآله ) :الکبیر الکبیر [1][1]

ترجمه:

امام صادق ( علیه السلام )از پدران بزرگوارشان نقل می کنند که فرمود : دونفر  نزد رسول خدا ( صلى الله علیه وآله )  آمدند یکی پیر و دیگری جوان بود جوان قبل از پیرمرد شروع به سخن کرد در این هنگام رسول خدا( صلى الله علیه وآله ) به او فرمود : بزرگتر بزرگتر 

توضیح :

یکی از مسائلی که جوانان عزیز باید بدان توجه داشته باشند  و از حدیث فوق استفاده می شود احترام به بزرگتر هاست  گرچه حدیث فوق یک مصداق از احترام را بیان نموده است  که درسخن گفتن بر بزرگتر ها پیشی نگیرد ولی مصادیق زیادی وجود دارد که جوانان عزیز باید رعایت آن را بنمایند مثل پیشی نگرفتن در ورود به مکانی که قصد ورود را دارند یا پیشی نگرفتن در نشستن و راه رفتن و .... که در همه این موارد لازم است جوان احترام بزرگتر را حفظ نموده و ادب را  رعایت نماید

 


 

[1] مستدرک الوسائل میرزای نوری جلد 8   صفحه 393

    مشکاة الأنوارعلی الطبرسی  صفحه294

 -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


(16)

* اخلاق زیبای جوان ‘ کلید موفقت *

أبو قتادة عن أبی عبد الله(علیه السلام) قال:وصیة ورقة ابن نوفل لخدیجة بنت خویلد ( علیها السلام ) إذا دخل علیها یقول لها : یا بنت أخی.... اعلمی أن الشاب الحسن الخلق مفتاح للخیر مغلاق للشروإن الشاب الشحیح الخلق مغلاق للخیر مفتاح للشر [1][1]

 

 

ترجمه:

أبو قتادة از امام صادق (ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود : وقتی ورقه ابن نوفل  نزد خدیجه بنت خویلد  می آمد به او سفارش می کرد ای دختر برادرم بدان همانا جوان دارای اخلاق نیکو در خیر را می گشاید و در شر را می بندد و همانا جوان دارای  اخلاق  ناپسند در خیر را می بندد و در شر را می گشاید

توضیح :

بسیاری از گرفتاری ها ریشه در اخلاق  ناپسند دارد چنانچه اگر انسان با دیگران با اخلاق نیک برخورد کند جلوی مشکلات را می گیرد از آنجا که جوان برخورد های احساسی دارد اگر از  اخلاق خوب برخوردار نباشد ممکن است باکوچکترین  برخورد نامناسبی که با او می شود موضع گیری کرده و با طرف مقابل درگیرشود و برای خود دردسر درست کند ولی اگر با متانت موضع گیری کند و خویشتنداری کند جلوی مشکلات را می گیرد 

 

 



[1] امالی شیخ الطوسی  صفحه 302

   بحارالانوار جلد 75 صفحه 446

   میزان الحکمه جلد 2 صفحه 1400

----------------------------------------------------------------


(17)

* اجر عبادت در جوانی *

 قال رسول الله( صلى الله علیه وآله ) :

مامن شاب ینشأ فی عبادة الله حتى یموت على ذلک إلا أعطاه ا لله أجر تسعة وتسعین صدیقا[1][1]

ترجمه:

رسول خدا ( صلى الله علیه وآله ) فرمود : جوانی نیست که در اطاعت و فرمان خدا رشد کند و تا زمان مرگ  همین حالت را داشته باشد مگراینکه خداوند متعال پاداش نود ونه صدیق را به او عنایت می کند

توضیح :

بعضی از انسان ها در دوران پیری عابد و زاهد میشوند که این خود دارای ارزش است ولی ارزش واقعی آن است که انسان از دوران جوانی در مسیر عبادت و بندگی خدا قرار بگیرد و تا آخر عمر این مسیر را ادامه دهد جایگاه چنین انسانی جایگاه صدیقین خواهد بود

صدیق به کسی می گویند که با همه وجود خداوند و دستورات او را صادقانه پذیرفته و به کار بسته است ، اگر خواسته باشیم با جایگاه صدیقین  آشنا شویم و بدانیم چه کسانی  را خداوند به عنوان صدیقین معرفی کرده است باید  به قرآن مراجعه  کنیم در قرآن  پیامبرانی بزرگ  مثل حضرت ابراهیم (ع) [2][2] و حضرت ادریس (ع) [3][3] و حضرت یوسف (ع)[4][4] را به عنوان صدیق معرفی می کند که نشان دهنده عظمت جایگاه صدیقین می باشد

 

 

 


[1]مشکاة الأنوارعلی الطبرسی  صفحه 297

[2] سوره مریم آیه 41

[3] سوره یوسف آیه46

[4] سوره مریم آیه 56

----------------------------------------------------------------


                                    ( 18 )

                     * محبوبترین جوان نزد خداوند *

 

 قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : ما فی الدنیا شئ أحب إلى الله عز وجل من شاب تائب.[1]

ترجمه :

هیچکس در دنیا نزد خدا محبوبتراز جوانی که ازگناه توبه می کند نیست

توضیح:

اشتباه در زندگی هر انسانی بجز انسان های معصوم وجود دارد آنچه مهم است انسان دراشتباه خود پافشاری نکند بدین معنا که ازاشتباه خود برگردد و تا جایی که امکان دارد اشتباه گذشته خود را جبران کند به چنین کاری توبه گفته می شود گر چه توبه ازهرکسی و در هرسنی باشد خداوند اورا دوست دارد  ولی جوان اگرتوبه کند خداوند اورا بیش از هرکس دیگر دوست دارد

 



[1] مشکاة الأنوار علی الطبرسی  صفحه 297                         

روضه الواعظین صفحه 481

----------------------------------------------------------------


(19 )

* جوان واهمیت فراگیری احکام دینی *

 

کان الباقر(علیه السلام) یقول : لو اتیت بشاب من شباب الشیعة لا یتفقه فی الدین لاوجعته [1]

ترجمه:

امام باقر(ع)  همواره می فرمودند: اگر به جوانی از جوانان شیعه برخورد کنم که با احکام دینی اش عمیقأ آشنا نباشد او را تنبیه می کنم

توضیح:

یکی از نکاتی که هر انسان مسلمانی در زندگی باید بدان اهمیت دهد فراگیری دستورات دینی است خصوصا جوانان باید با دستورات دینی آشنا باشند اهمیت این موضوع به قدری است که امام باقر(ع) همواره آن را متذکر می شدند حتی سخن از تنبیه جوانی که آشنایی عمیق با دستورات دینی ندارد را به میان آوردند دلیل آن هم این است که موفقیت یک انسان و سلامت در زندگی درگرو عمل به دستورات دینی است و مقدمه عمل آشنایی است بنابراین نتیجه می گیریم درجامعه اسلامی باید همه درمورد آشنا نمودن جوانان با دین احساس وظیفه کنند خصوصا آموزش و پرورش در تدوین کتب درسی از این موضوع مهم  غافل نشوند 



[1]محاسن برقی جلد 1 صفحه 228

   کافی جلد 1صفحه 7

  بحار الأنوار العلامة المجلسی جلد 1  صفحه214

  مشکاة الانوار صفحه 236

 

----------------------------------------------------------------


(20)

*  فرصت جوانی *

وقال رسول الله ( صلى الله علیه وآله) : اغتنم خمسا قبل خمس : شبابک قبل هرمک ، وصحتک قبل سقمک ، وفراغک قبل شغلک ، وحیاتک قبل موتک ، وغناک قبل فقرک [1]

ترجمه:                                                    

 رسول خدا ( صلى الله علیه وآله) فرمود: پنچ چیز را قبل از پنج چیز دیگر غنیمت بشمار جوانی ات را قبل ازپیریت و سلامتی ات را قبل از بیماریت0 و فراغتت را قبل از گرفتار شدنت به کارهای متعدد وزندگی ات را قبل از مرگت و ثروتت را قبل از فقر و نیازمندی ات

توضیح:

همانگونه که حضرت علی (علیه السلام) فرمود: الفرصة سریعة الفوت بطیئةالعود[2]

یعنی فرصت زود از دست می رود و دیر بدست می آید

 درحدیث فوق برخی از این فرصت هارا برای ما بیان نموده است فرصت جوانی ، سلامتی ، فراغت ، زندگی و ثروت و بی نیازی انسان عاقل سعی می کند از فرصتها بهترین استفاده را نماید آنچه که مناسب هست در این نوشتار که برای جوان های عزیز تنظیم شده این است که قدرجوانی خودشان را بدانند درجوانی خداوند نیرو ، شور ، احساس ویژه و بسیاری از زمینه های موفقیت دیگر را  درانسان قرار داده است و این جوان است که باید از این نعمت های خدادادی استفاده کند همچنان که در احادیث دیگر مربوط به جوانان آمده باید تمام این نعمت ها در مسیر عبادت و بندگی خدا استفاده شود

 



[1] امالی طوسی 526

  مکارم الاخلاق459

  مشکاه الانوار 298

  بحار الانوار جلد 78 صفحه 173

  وسائل الشیعه جلد 1 صفحه 140 بحار الانوار جلد 75 صفحه 113

[2] بحار الانوار جلد 75 صفحه 113

  مستدرک الوسائل جلد12 صفحه 142

----------------------------------------------------------------

                                                                                                                         


(1 )

* شکر نعمت جوانی *

 

محمدابن علی ابن الحسین(فی ثواب الاعمال) عن أبیه ( ره ) قال حدثنی عبد الله بن جعفر عن هرون بن مسلم عن مسعدة ابن صدقة عن جعفر بن محمد عن آبائه علیهم السلام ان النبی صلى الله علیه وآله قال : ان الله عز وجل أوجب الجنة لشاب کان یکثر النظر فی المرآة فیکثر حمد الله على ذلک .

 

 رسول خدا صلى الله علیه وآله  فرمودند:همانا خداوند بهشت را بر جوانی که زیاد به آینه نگاه می کند و زیاد خدا را بر نعمت جوانی شکر می کند واجب نموده است

توضیح:

 از این حدیث دو نکته مهم استفاده می شود

1- نگاه به آینه که نوعا برای مرتب کردن خود وبرطرف کردن عیب و نقص انجام می شود برای جوان باید مورد توجه باشد

2- نوعا جوانی با طراوت وشادابی وزیبایی همراه است که یک جوان باید آن را نعمتی از طرف خدا بداند وبر این نعمت شکر گزار باشد

 ثواب الأعمال- الشیخ الصدوق  ص 25 

 وسائل الشیعة (آل البیت ) الحر العاملی ج 7   ص 173 

 

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

 

(2 )

* کنترل غریزه جوانی *

( 13721 ) 1 - محمد بن یعقوب ، عن محمد بن یحیى ، عن محمد بن الحسین ، عن یحیى بن عمرو بن خلیفة الزیات ، عن عبدالله بن بکیر ، عن بعض أصحابنا ، عن أحدهما علیهما السلام قال : قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم : یا معشر الشباب ،  علیکم بالباه ، فان لم تستطیعوه فعلیکم بالصیام فانه وجاؤه .

ترجمه: رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمودند : ای گروه جوانان بر شما باد به ازدواج اگر توان ازدواج ندارید بر شما باد به گرفتن روزه چون روزه باعث ضعیف شدن غریزه جنسی می شود

توضیح :

در جوانی غریزه جنسی به طور طبیعی فعال می باشد یکی از عواملی که غریزه جنسی را تشدید می کند زیاد خوردن غذا های نیروبخش می باشد  با این حال  اگر تقوا نباشد ممکن است انسان نتواند غریزه جنسی خود را کنترل کند و به گناه بیفتدکه راه کنترل آن ازدواج به هنگام است و درصورت عدم امکان ازدواج روزه از دو جهت زمینه کنترل جوان را فراهم می کند

1- اثر روزه در انسان ایجاد تقواست و این خود عاملی است برای ترک گناه

2- ضعیف شدن انسان در سایه گرفتن روزه که این هم عاملی است برای اینکه غریزه جنسی تقویت نشود تا جوان بتواند راحت تر خودرا در برار فشار غریزه کنترل نماید

وسائل الشیعة (آل البیت ) شیخ حر العاملی ج 10   ص 410

-------------------------------------------------------------------------------------------

 

(3 )

* ازدواج کلید روزی جوان *

 3 - وعن على بن إبراهیم،عن صالح بن السندی ، عن جعفر بن بشیر ، عن على بن أبى حمزة ، عن أبى بصیر ، عن أبى عبد الله ( علیه السلام ) قال : أتى رسول الله ( صلى الله علیه وآله )  شاب من الانصار فشکا إلیه الحاجة ، فقال له : تزوج ، فقال الشاب : انى لاستحیى أن أعود إلى رسول الله ( صلى الله علیه وآله )  ، فلحقه رجل من الانصار فقال : ان لى بنتا وسیمة ، فزوجها إیاه ، قال : فوسع الله علیه ، فأتى الشاب النبی ( صلى الله علیه وآله ) فأخبره ، فقال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : یا معشر الشباب علیکم بالباه .1

 

ترجمه:

 امام صادق (ع) فرمودند: جوانی از انصار به رسول خدا ( صلى الله علیه وآله )  از تنگدستی  شکوه نمود رسول خدا ( صلى الله علیه وآله )   به او فرمود : ازدواج کن.

جوان گفت : من خجالت کشیدم دوباره  به رسول خدا( صلى الله علیه وآله )  برای مشکلم مراجعه کنم مردی از انصار با او ملاقات کرد و به او گفت همانا برای من دختری است خوش سیما  پس او را به ازدواج جوان در اورد امام صادق ( علیه السلام ) فرمود خداوند روزی اورا فراوان نمود.

جوان محضر رسول گرامی اسلام ( صلى الله علیه وآله )  شرفیاب شد و ماجرای خود را به ایشان اطلاع داد

پس رسول خدا( صلى الله علیه وآله )  فرمود: ای گروه جوانان برشما باد به ازدواج          

توضیح :

یکی از مشکلاتی که جوانان به خاطر آن ازدواج را به تاخیرمیاندازند نگرانی از هزینه های زندگی می باشد از حدیث فوق استفاده می شود یکی از عوامل گشایش روزی ازدواج است و این مطلب به تجربه ثابت شده است که بعد از ازدواج خداوند درهای روزی را به روی انسان باز می کند چون خود درسوره مبارکه نور  وعده داده است که  کسانی که ازدواج کنند خداوند از فضل خودش آنان را بی نیاز خواهد نمود 2             

1  وسائل الشیعة (آل البیت ) - الحر العاملی ج 20   ص 44

  الکافی - الشیخ الکلینی ج 5   ص 330

2 وأنکحوا الایامى منکم والصالحین من عبادکم وإمائکم إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله والله واسع علیم [ النور 32 ]

یعنی : افرادی از شما که ازدواج نکرده اند را هسمر دهید و همچنین غلامان و کنیزان شایسته برای ازدواج را . اگر نیازمند بودند خداوند آنها را از فضل خودش بی نیاز خواهد نمود

--------------------------------------------------------------------------------------------

 

(4 )

* داغ جوان *

 قال ابن أبی لیلى للصادق علیه السلام :  أی شئ أحلى مما خلق الله عز وجل؟

 فقال : الولد الشاب ، فقال : أی شئ أمر مما خلق الله عزوجل ؟

 قال : فقده ، فقال : أشهد أنکم حجج الله على خلقه 1

ترجمه:

فرزند ابی لیلی به امام صادق (علیه السلام)  عرض کرد : از بین آنچه خداوند عزوجل آفریده کدامیک برای انسان شیرین تر است؟ حضرت فرمود : فرزند جوان.

عرض کرد از بین آنچه خداوند عزوجل آفریده کدامیک تلخ تر است؟

حضرت فرمود : از دست دادن جوان 

عرض کرد شهادت می دهم شما حجت های خدا بر خلق او هستید

توضیح :

این حدیث هشداری برای جوانانی است که در زندگی احتیاط نمی کنند و مشکلی برای خو درست می کنند و گاهی هم در حوادث جان خود را براثر بی احتیاطی از دست می دهند اینها باید بدانند که شیرین ترین کس برای پدر و مادر فرزند جوان است و تلخ ترین چیز برای پدر و مادر از دست دادن جوان است

 

1من لایحضره الفقیه شیخ الصدوق جلد1   صفحه 188

 ----------------------------------------------


(5 )

* احساسات جوان *

 قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله )

 الشباب شعبة من الجنون[1]

ترجمه:جوانی شعبه ای از جنون است

توضیح:

این حدیث جمله ای از خطبه رسول ( صلى الله علیه وآله ) هنگام رفتن به تبوک بیان شده است که حقیقتی را از جوان و دوران جوانی روشن می کند و آن حقیقت این است که دوران جوانی دورانی است که احساسات جوان بر عقل او غلبه دارد و گویا جوانی همچون پرده ای است که بر عقل کشیده می شود

مرحوم سید رضی در باره جمله فوق می فرمایند:

وهذا القول مجاز ، والمراد أن الشباب یحسن القبیح ویسفه الحلیم ، ویحل مسکة المتماسک ، ویکون عذرا للمتهالک

ترجمه :این سخن مجاز است مرادازآن عبارت است اینکه جوان کار ناپسند را زیبا و بردباری را بی خردی می پندارد و روا می داند چسبیدن به چیزی را که جداشدن از آن ممکن نیست و این روحیه عذر او ست برای گرفتار شدن در مشکلات  [2]

بنابراین جوانان باید بدانند احساسات در آن ها قوی تر از عقل عمل می کند و سعی کنند در تصمیم گیریها احساساتی نباشند وعجولانه اقدام نکنند وبا افراد با تجربه مشورت کنند


[1] من لایحضره الفقیه شیخ الصدوق جلد 4   صفحه 377

  اختصاص شیخ مفید صفحه 343

  بحار الانوار جلد74 صفحه174                                              

[2] مجازات النبویه صفحه 203

  

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


(6)

       * جوان ونمازشب *

 عن ابن مسکان ،عن یعقوب الاحمر قال : سألته عن صلاة اللیل فی أول اللیل، قال : نعم ما رأیت ، ونعم ما صنعت ثم قال : إن الشاب یکثر النوم فأنا آمرک به [1]

ترجمه:

ابن مسکان از یعقوب احمر نقل می کند  که گفت:

 از امام سوال کردم راجع به نماز شب که درابتدای شب(خوانده بودم)؟ امام فرمود چه خوب باوری داری و چه خوب انجام دادی

سپس فرمود همانا جوان خوابش زیاد است پس من امرمی کنم به (خواندن)آن (برای جوانان در ابتدای شب)

توضیح:

نماز شب که دارای فضائل زیادی است که خواندن آن در یک سوم  آخر شب سفارش شده ولی درصورتی که بیدار شدن برای نماز شب بعللی مشکل باشد می توان در ابتدای شب آنرا خواند

در حدیث فوق به این مشکل برای جوانان که خوابشان سنگین است  در صورتی که برای آنان برخاستن برای نمازشب دشوار باشد خواندن آن در ابتدا شب و قبل از خواب سفارش شده تا از فیض نماز شب محروم نشود



[1] تهذیب الأحکام شیخ الطوسی ج 2   ص 168

  وسائل الشیعة (آل البیت ) شیخ حر العاملی ج 4   ص 254

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

(7 )

* هدایت نسل جوان *

      قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله) :

      کیف بکم إذا فسد نساؤکم وفسق شبانکم  ولم تأمروا بالمعروف ولم تنهوا عن المنکر؟!  قیل له : ویکون ذلک یا رسول الله ؟ قال : نعم وشر من ذلک ، وکیف بکم إذا أمرتم بالمنکر ونهیتم عن المعروف ؟ ! قیل : یا رسول الله ویکون ذلک ؟ قال : نعم وشر من ذلک ، وکیف بکم إذا رأیتم المعروف منکرا والمنکر معروفا [1]

ترجمه

رسول خدا ( صلى الله علیه وآله)  فرمودند: چه حالی بر شماست زمانی که زنانتان به فساد کشیده شوند و جوانان شما اهل معصیت شوند  و شما امر به معروف و نهی از منکر نکنید؟!

گفته شد ای رسول خدا چنین اتفاقی می افتد؟فرمود آری و بدتر از آن

چه حالی برشماست زمانیکه امر  به منکر ونهی از معروف نمائید؟!

گفته شد ای رسول خدا چنین اتفاقی می افتد؟ فرمود آری و بدتر از آن

چه حالی برشماست زمانی که ببینید معروف منکر گردیده و منکر معروف

توضیح:

حدیث فوق هشداری برای امت اسلام است نسبت به دوقشر از جامعه یعنی زنان و جوانان.

انحراف این دوقشر آسیبی است که جبران آن بسیار سخت و زمانبر است

بنابراین راه آسان آن پیشگیری است و روش پیشگیری هم امر به معروف و نهی از منکر است به عبارت دیگر راهنمایی و هدایت  و برحذر داشتن آنان از افتادن در مسیر انحراف است جالب است بدانیم این دوقشر اگر درست راهنمایی و نسبت به خطر در پیش روی آنها هشدار داده شوند به راحتی آنرا می پذیرند  خصوصا جوانان چنانچه حضرت علی (ع) فرمودند:

قلب جوان همانند زمین خالی و آماده است که هر بذری در آن پاشیده شود قبول میکند[2]

 نکته مهمی که از این روایت استفاده می شود این است که اگر جوانان در مسیر ارزشها ی دینی هدایت نشوند انقلابی در ارزشها اتفاق می افتد بگونه ای که بمرور زمان  ترد جوانان با گذشت از مرحله جوانی ارزشها ضد ارزش می شوند و ضد ارزشها بعنوان ارزش جلوه می کند



[1] تحف العقول (عربی)صفحه49

 بحار الانوارجلد 52 صفحه181

 وسائل الشیعة شیخ حر العاملی ج 12  صفحه 396

 

[2] نهج البلاغه نامه 31 سفارش حضرت علی (ع) به فرزندشان امام حسن (ع)


---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

(8 )

* غرور جوانی *

 قال أمیر المؤمنین ( علیه السلام )  :

  ینبغی للعاقل أن یحترس من سکر المال ، وسکر القدرة ، وسکر العلم ، وسکر المدح ، وسکر الشباب ، فإن لکل ذلک ریاحا خبیثة ، تسلب العقل وتستخف الوقار [1]

ترجمه:

حضرت علی ( علیه السلام )  فرمود: سزاوار است انسان عاقل از غرور ثروت و غرور قدرت و غرور علم و غرور ستایش و غرور جوانی خویشتن را نگهدارد چون برای هر یک از این غرورها دم پلیدی است که عقل را زائل و وقار را کم می کند

توضیح:

"سکر" از نظر لغت در مقابل "صحو" است[2] و صحو به از بین رفتن ابر از آسمان گفته می شود[3] بنابر این نتیجه میگیریم که سکر بحالتی در انسان گفته می شود همچو پرده ای بر عقل انسان کشیده شده که آسمان عقل انسان را ابری می کند همانگونه که ابر جلوی تابش مستقبم خورشید می گیرد حالت سکر مانع از تابش نور عقل بر اهداف انسان است بگونه ای که از راهنمایی آن نمی توان بهره برد در نتیجه انسان کارهای ناپسند از نظر عقلاء یا  کارهایی که از نظر شرع مذموم است را انجام میدهد

این حالت انسان را از خود بیگانه میکند بگونه ای که مغرور به داشته های خود می شود حدیث فوق پنج سبب از اسبابی که این حالت را در انسان ایجاد می کند را بیان نموده است که یکی از آن پنج سبب جوانی است

بنابراین یک جوان باید به هشداری که در این حدیث داده شده توجه کند و فریفته جوانی خود نشود خصوصا اگر در جوانی اسباب دیگر«سکر» هم فراهم باشد

مثلا یک جوان ثروتمند هم باشد یا تحصیلات عالی داشته باشد  که خطر دوچندان خواهد شد



[1] تحف العقول ابن شعبة الحرانی  ص 124 

  مستدرک الوسائل المیرزا النوری ج 11   ص 371

[2]  کتاب العین (فرهیدی)  جلد5  صفحه 309    لسان العرب 4 ص 372  ماده سکر

[3]کتاب العین (فرهیدی)  ج 3 ص 286 صحاح اللغه جوهری ج 6 /2399

________________________________________________________________________________________________________

(9 )

* لباس جوان *

ابراهیم بن محمد الثقفی فی کتاب الغارات : بإسناده عن مختار التمار قال : أتى أمیر المؤمنین سوق الکرابیس فاشترى ثوبین أ حدهما بثلاثة دراهم  والآخر بدرهمین

فقال :  یا قنبر خذ الذی بثلاثة

 قال : أنت أولى به یا أمیر المؤمنین ، تصعد المنبر وتخطب الناس

 قال : یا قنبر ، أنت شاب ولک شره الشباب ، وأنا استحیی من ربی أ تفضل علیک [1]

ترجمه:روایت شده امیرالمومنین (ع)  (برای خریدن لباس) به بازار کرباس فروشی آمدند و دوپیراهن که یکی ازآن دو را به قیمت سه درهم و دیگری را به قیمت دو درهم خریدند سپس به قنبر فرمود:پیراهن سه درهمی را توبردار

قنبر عرض کرد : شما سزاوارترید که آن را بپوشید چون منبر می روید و سخنرانی میکنید (لباس شما باید ارزش بالاتری داشته باشد)حضرت فرمود : تو جوانی و در وجود تو میل جوانی وجود دارد و من از پروردگارم خجالت می کشم که خود را برتو برتری دهم

توضیح:

 حدیث فوق درس هایی به ما می آموزد که یکی از ان درس ها توجه به لباس جوانان است باید بدانیم که ازنظر رنگ جنس نوع دوخت جوان رغبت به پوششی دارد که مناسب شأن او باشد بنابراین پدرمادر ها نسبت به لباس فرزندان حساسیت بیش از حد نشان ندهند البته جوانان عزیزهم باید به این نکته ضروری توجه داشته باشند که در فرهنگ ملی مذهبی ماهم لباس یک جایگاهی دارد اصولا برای لباس در اسلام دستوراتی رسیده که در انتخاب لباس و نوع پوشش باید آن را رعایت کرد و از لباس متناسب با فرهنگ بیگانه اجتناب نمود



[1] مستدرک الوسائل  المیرزا النوری جلد 15   صفحه 457

مکارم الاخلاق (طبرسی )  صفحه 100 - 101

بحارالانوار جلد 40 صفحه 324 و جلد 100 صفحه 93

مناقب ابن شهر آشوب جلد 1صفحه 366

 روضة الواعظین الفتال النیسابوری  صفحه107

 

______________________________________________________________________________________________________

(10 )

* جوان ووقارپیری *

 

 قال الصادق( علیه السلام ) : خیر شبابکم من تشبه بکهولکم ، وشر کهولکم من تشبه بشبابکم [1]

بهترین جوانهای شما کسی است که خود را شبیه به پیران شماکند و بدترین پیران شما کسی است که خود را شبیه جوانان کند

توضیح :

آنچه مسلم است مقصود از حدیث فوق  شباهت ظاهری نیست بلکه مراد شباهت در روش زندگی و چگونه زیستن است برای روشن شدن مطلب باید به این نکته توجه داشت که زندگی انسان به چهار دوره تقسیم می شود

اول از ولادت تا بلوغ که دوران طفولیت و صباوت وکودکی است

دوم از بلوغ تا 30 سالگی که دوران جوانی است

سوم از 30 الی 46 سالگی دوران کهولت وپختگی

چهارم 46 سال به بعد که دوران پیری است [2]

دوران کهل دورانی است که انسان در عین حال که قدرت دارد اما در زندگی با چراغ عقل حرکت می کند و حلیم و بردبار می شود[3]

بنابراین خوب است جوان در زندگی خود را شبیه به انسان های برخوردار از کمال دوران کهل و پختگی نماید حلیم و بردبار باشد و عاقلانه عمل کند

در مقابل دوران جوانی دورانی است که انسان در این دوران به لهو و لعب میپردازد بیشتر به بازی و سرگرمی علاقه دارد برخی افراد در دوران کهل همچون دوران جوانی عمل می کنند که این رفتار از آنان پسندیده نیست



[1] وسائل الشیعة الحر العاملی جلد 3 صفحه355

   مکارم الاخلاق صفحه 118

   مشکاة الانوار صفحه 297

[2] مجمع البحرین جلد 2 صفحه569

[3] نگاه کنید به تاج العروس جلد 8 صفحه105

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

(11)

* تأ ثیر تلاوت قران بر روح جوان *

قال الصادق ( علیه السلام )  :

 من قرأ القرآن وهو شاب مؤمن اختلط القرآن بلحمه ودمه وجعله الله مع السفرة الکرام البررة وکان القرآن حجیزا عنه یوم القیامة[1]

ترجمه:

کسی که قرآن بخواند در حالی که اوجوان مومن است قرآن با گوشت و خون او آمیخته میشود و خداوند او را در جایگاه سفیران بزرگوار و نیک قرار میدهد و قرآن مانع از رسیدن ناملایمات قیامت به او می شود

توضیح:

حدیث فوق بیانگر تاثیرعمیق ارتباط با قرآن بر روح جوان است  که از آن تعبیر به آمیختن با گوشت و خون شده است البته این ارتباط هم باید بر پایه فهم عمیق وتدبر ودر نتیجه پیاده کردن دستورات آن در زندگی باشد

مرحوم ملا صالح مازندرانی در توضیح این حدیث بیانی دارند که حاصل آن را برای خوانندگان نقل می کنیم ایشان می فرمایند:

مراد از قرائت قرآن قرائتی است که همراه با تدبرباشد وتداوم برارتباط با قرآن باشد که دراینحال قرآن در ظاهر و باطن جوان اثر می گذارد و باعث می شود جلو انحراف اعضا و جوارح و قلب او گرفته شود و مواعظ و نصایح قرآنی در وجود او کاملا جای می گیرد ودر قیامت قرآن همه مشکلات وامور ترسناک قیامت را از اوبر طرف می کند[2] 


[1] حدیث کافی جلد 2 صفحه 603

ثواب الاعمال صفحه 100

وسائل الشیعه جلد 4 صفحه 833

بحارالانوار جلد 89 صفحه 187

[2]  شرح اصول کافی ملا صالح مازندرانی جلد 11 صفحه24

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 (13 )

* رازعاقبت بخیری جوان *

الشیخ المفید بسنده عن سعید بن یسار قال : سمعت ابا عبد الله جعفر بن محمد (علیهما السلام) یقول :

 ان رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) حضر شابا عند وفاته فقال له : قل  لا اله الا الله

قال : فاعتقل لسانه مرارا . فقال لامرأة عند رأسه : هل لهذا ام ؟ قالت : نعم انا امه

قال ( صلى الله علیه وآله ): افساخطة انت علیه ؟ قالت : نعم ، ما کلمته منذ ستة حجج قال ( صلى الله علیه وآله )  لها : ارضی عنه قالت : رضی الله عنه یا رسول الله برضاک عنه .

 فقال له رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : قل لا اله الا الله ، قال : فقالها  [1]             

ترجمه:

سعید ابن یسار می گوید از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمود : همانا رسول خدا ( صلى الله علیه وآله )   نزد جوانی که در حال جان دادن بود حاضر شد به او فرمود: بگو لااله الا الله

 جوان قدرت تکلم نداشت چندمرتبه این تکرار شد رسول خدا  ( صلى الله علیه وآله ) به زنی که بالای سرجوان بود گفت آیا این جوان مادر دارد گفت : آری من مادرش هستم رسول خدا  ( صلى الله علیه وآله ) فرمود : آیا از او خشمگین هستی عرض کرد : آری شش سال هست که با او حرف نزدم

رسول خدا ( صلى الله علیه وآله )  به او فرمود : ازاو راضی باش اوگفت:بخاطر خشنودی شما خدا از او راضی باشد

سپس رسول خدا ( صلى الله علیه وآله )  به او فرمود : بگو لااله الا الله  جوان گفت  لااله الا الله ......

توضیح :

از حدیث فوق استفاده می شود عاقبت بخیری به این است که انسان با ایمان از دنیا برود یکی از عوامل عاقبت بخیری رضایت پدر و مادر می باشد لذا به جوانان این هشدار را میدهد که کاری که باعث رنجیدن پدر و مادر شود باید اجتناب کنند به عبارت دیگر مراقب باشند عاق والدین قرار نگیرند که عاق والدین باعث میشود انسان در دنیا و آخرت دچار خسران و زیان شود

 

 



[1] امالی الشیخ المفید صفحه129- 128

     مستدرک الوسائل - المیرزا النوری ج 2   ص 128

 

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

                                       (14)

* جوان سخاوتمند محبوب خداست *

قال الصادق  (علیه السلام) : شاب سخی مرهق فی للذنوب ، أحب إلى الله عز وجل من شیخ عابد بخیل [1]

ترجمه:

امام صادق  (علیه السلام)  فرمودند: جوان سخاوتمند غرق در گناه نزد خدای عزوجل محبوب تراز پیرمرد عابد بخیل

توضیح:  

حدیث فوق بیانگر اهمیت سخاوت و بذل و بخشش در جوانی می باشد نه اینکه سخاوت مجوز گناه و معصیت برای جوان باشد دلیل این برتری آن است که سخاوت در جوانی باعث میشود انسان در دنیا وابستگی اش به ثروت کم شود از طرفی در حدیث آمده سخاوت اخلاق خداو اخلاق انبیاست [2] همچنین سخاوت انسان را به خدا نزدیک می کند[3] پس جوان سخاوتمند متخلق به اخلاق خداوند و انبیاء می شود واین صفت او را بخدا نزدیک می کند ولی بخل عکس آن است بگونه ای که حتی عبادت هم با وجود صفت بخل تأثیر خود را از دست می دهد

 

 

 

 


[1] کافی جلد 4صفحه41

  من لایحضره الفقیه جلد2 صفحه61

  مکارم الاخلاق صفحه 136

   بحار الانوار جلد70 صفحه307

  وسائل الشیعه جلد6  صفحه8   

[2] میزان الحکمه جلد 4 صفحه 418

[3] همان مدرک


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی